قربانیان این خشونتها نیز با آسیبهایی مواجهاند که صرفاً جسمی نیستند. تجربه یک زورگیری، تهدید با سلاح و خشونتهای دیگر، میتواند برای مدتها روان افراد آسیبدیده را دچار اختلال کند و آثار عمیقی در زندگی روزمره، اعتماد اجتماعی و احساس امنیت آنها بگذارد.
اگرچه بخشی از مسیر مقابله با این پدیده، از راه انتظامی و حقوقی میگذرد، اما بدون بررسی لایههای عمیقتر آن، بهویژه علل روانشناختی و تربیتی، نمیتوان انتظار کاهش ریشهای این رفتارهای خطرناک را داشت چرا که خشونت خیابانی پدیدهای نیست که بهیکباره شکل بگیرد؛ بلکه اغلب اراذل و اوباش در مسیری تدریجی و از دل کودکیهای پرآسیب، نادیده گرفتهشده و محیطهای پرتنش اجتماعی و خانوادگی رشد میکنند.
کسانی که در سالهای آغازین زندگی، دروغ گفتن، خشونت، فرار از مدرسه، تخریب اموال و بیتوجهی به قوانین را تجربه و تمرین میکنند، احتمال بیشتری دارد که در بزرگسالی، به رفتارهای مجرمانه آشکار روی بیاورند.
یکی از مهمترین ریشههای رفتارهای اوباشگرانه، وجود اختلال شخصیت ضداجتماعی (Antisocial Personality Disorder) در برخی از این افراد است.
در ادامه این مسیر تحلیلی، اینبار با حسین ابراهیمیمقدم، دکترای روانشناسی و استاد دانشگاه به گفتوگو نشستیم تا ابعاد روانشناختی این پدیده را روشنتر کنیم.
شخصیت ضداجتماعی یکی از عوامل شکلگیری پدیده اراذل و اوباش
دکتر حسین ابراهیمی مقدم در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی تسنیم درباره ریشههای روانشناختی شکلگیری گروههای اراذل و اوباش اظهار کرد: یکی از گروههایی که وقتی برای دیگران ناراحتی ایجاد میکنند، رنجی احساس نمیکنند، افرادی هستند که اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند. این افراد معمولاً نگرشی طمعکارانه نسبت به دیگران دارند و نسبت به حقوق دیگران بیتفاوت هستند. نشانههایی مثل دروغگویی، دزدی، تقلب و حتی اقدامات شدیدتر در آنها شایع است.
وی افزود: در حالی که ارتباط داشتن با دیگر افراد دچار مشکلات روانی ممکن است صرفاً ناخوشایند باشند، تماس با افراد دارای شخصیت ضد اجتماعی ممکن است خطرناک نیز باشد، چرا که بسیاری از آنها مجرمان حرفهای محسوب میشوند. متأسفانه، تعدادشان هم کم نیست و اغلب علاوه بر مشکلات روانی، مشکلات اجتماعی و قانونی نیز ایجاد میکنند، به همین دلیل باید نسبت به آنها هوشیار بود.
بیمنطقی، ویژگی بارز افراد دارای شخصیت ضداجتماعی
ابراهیمی مقدم ادامه داد: رفتارهای این افراد معمولاً شامل دزدی، تقلب، چاقوکشی، فحاشی و مواردی از این دست است. بسیاری از آنها دست به جعل، اختلاس و اقدامات پیچیدهتر نیز میزنند. برای سالها تصور میشد که این افراد فقط مشکل اخلاقی دارند، اما امروزه مشخص شده که در آنها اختلال در اراده نیز وجود دارد.
همچنین پاسخهایی که از آنها میشنویم گاهی بسیار عجیب و بدون منطق است. مثلاً وقتی از این افراد میپرسند چرا به بانک دستبرد زدهای، ممکن است بگویند: «چون آنجا پول نگهداری میشود.» یعنی این افراد گاهی استدلالهای سطحی و ابتدایی برای جرایم خود دارند؛ رفتار آنها خاص، غیرقابل پیشبینی و گاهی ترسآور است. برخی از این افراد سابقهدار نیستند، اما بسیاری، در نهایت سابقهدار میشوند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: گاها در مواجهه با افرادی که مرتکب جرم میشوند، میتوان انگیزه افراد را فهمید برای مثال ممکن است انگیزه یک فرد از اقدامات خشونتآمیز، ثروتطلبی و مقامخواهی باشد ولی در افراد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی، رفتارها بیهدف، تکانشی و بدون منطق است. مثلاً در یک لحظه با چاقو به کسی حمله میکنند بدون اینکه دلیلی قابل درک وجود داشته باشد.
وی افزود: این افراد به مهربانی کردن دیگران بیاعتنا هستند، دلبستگی عمیق ندارند و از کسانی که به آنها مهربانی میکنند نیز ممکن است سوء استفاده کنند. دروغگویی، بیرحمی، و بیشرمی در گفتار و رفتار آنها بسیار رایج است.
میهن سلامت مجله پزشکی و سلامت میهن سلامت