به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از شرق، کلثوم اکبری، زن ۵۶ ساله اهل روستای ملکآباد مازندران، یکی از مرموزترین و جنجالیترین چهرههای جنایی دهههای اخیر در ایران است. او متهم است طی حدود ۲۰ سال، دستکم ۱۱ مرد سالخورده را که با آنها ازدواج موقت یا دائم کرده بود، به قتل رسانده و از آنها اموال، مهریه یا مزایای مالی دریافت کرده است. نام او از شهریور ۱۴۰۲ و پس از مرگ مشکوک آخرین شوهرش، «غلامرضا بابایی»، بهطور رسمی وارد فضای رسانهای کشور شد.
آغاز زندگی؛ از ازدواجهای پرزخم تا خشونت خانگی
بر اساس روایت نزدیکان، کلثوم اکبری در سن ۱۸ سالگی نخستین بار ازدواج کرد؛ ازدواجی کوتاه و نافرجام با مردی که ظاهراً از مشکلات ذهنی و جسمی رنج میبرد. طلاق از این شوهر، او را وارد مسیر پیچیدهتری کرد: ازدواج دوم با مردی بسیار مسنتر از خودش که چند فرزند از ازدواج قبلی داشت.
کلثوم سالها با این مرد در روستای «ولاشد» زندگی کرد و به گفته نزدیکان، بارها از سوی همسر دوم و پسران ناتنیاش مورد ضربوشتم و آزار قرار گرفت. گفته میشود پس از بیماری و مرگ شوهر دوم، کلثوم در واکنشی خشونتبار در حضور اطرافیان اعلام کرد که با الکل قرمز و خفگی، او را به قتل رسانده است. اگرچه آن زمان این اعتراف جدی گرفته نشد، اما اکنون بخشی از پازل شخصیتی و جنایتهای بعدی او را روشن میکند.
الگوی قتلهای زنجیرهای؛ ازدواج، دارو، خفگی، مهریه
روش قتل کلثوم اکبری الگوی ثابت و حسابشدهای داشت:
او با حضور در محافل زنانه، از تمایلش برای ازدواج با مردان سالخورده و تنها سخن میگفت. در موارد متعددی، از طریق آشنایان دختران این مردان، به خانه آنها راه مییافت و در صورت اطمینان از تمکن مالی آنها، به ازدواج با مهریه بالا رضایت میداد.
در مرحله بعد، با خوراندن داروهای فشار خون، دیابت یا آرامبخش در نوشیدنیها، قربانی را تدریجی ضعیف میکرد. سپس با افزایش دوز دارو یا خفگی با بالش و حوله، قتل را کامل میکرد؛ در حالی که مرگ قربانی به دلیل کهولت سن یا سابقه بیماری، طبیعی به نظر میرسید.
او در بازجوییها اعتراف کرده که در ابتدا قربانیان را به بیمارستان میبرد تا اعتماد خانواده آنها را جلب کند، اما در مرحله بعد نقشه قتل را اجرا میکرد.
شهرهایی که قتل در آنها اتفاق افتاد
کلثوم اکبری قتلهایش را در شهرهای مختلف مازندران از جمله ساری، نکا، محمودآباد، بابل و قائمشهر مرتکب شده است. این پراکندگی جغرافیایی عاملی بود که سبب میشد پیوند بین قربانیان دیرتر شناسایی شود و پلیس تا مدتها به وجود یک قاتل زنجیرهای مشکوک نشود.
برخی از قربانیان تأییدشده:
میراحمد عمرانی (۶۹ ساله)؛ ازدواج در تیر ۱۳۹۲، مرگ پس از یک ماه
اسماعیل بخشی (۶۲ ساله)؛ ازدواج در ۱۳۹۵، مرگ پس از دو ماه
گنجعلی حمزهای (۸۳ ساله)؛ ازدواج موقت، مرگ در ۴۳ روز
غلامرضا بابایی (۸۲ ساله)؛ آخرین قربانی، مرگ در مرداد ۱۴۰۲
در یک مورد دیگر، مردی به نام مسیح نعمتی که در سال ۱۳۹۹ با کلثوم عقد موقت کرده بود، با نوشیدن شربت آلوده جان سالم به در برد و او را از خانه بیرون کرد، اما علیه او شکایتی ثبت نکرد.
دستگیری و اعترافات جنجالی
پس از شکایت فرزندان غلامرضا بابایی، پلیس با مجوز قضایی کلثوم اکبری را در محمودآباد بازداشت کرد. بازپرس پرونده با بررسی دقیق اظهارات و سوابق ازدواجهای او، به ارتباط مرگهای مشکوک با فعالیتهای این زن پی برد. بازسازی صحنه قتل، اعترافات صریح و مستندات پزشکی، موجب شد تا پرونده به یکی از پرشاکیترین پروندههای جنایی سالهای اخیر ایران تبدیل شود؛ با بیش از ۴۵ شاکی رسمی.
کلثوم در یکی از اعترافاتش مقابل دوربین گفت:
«نمیدانم چند نفر را کشتم. شاید ۱۳ یا ۱۵ نفر بودند. دقیق یادم نیست…»
انگیزه قتل؛ پول یا انتقام؟
هرچند انگیزه اصلی این قتلها بهظاهر دریافت مهریه، اموال و پول اعلام شده، اما برخی روانشناسان و کارشناسان جنایی احتمال میدهند کلثوم اکبری ترومای ناشی از خشونت خانگی، انتقام پنهان از مردان، یا اختلالات روانی داشته باشد. او اموال و مهریه دریافتی را عمدتاً به نام دخترش منتقل کرده و هیچگونه فعالیت تجاری یا زندگی اشرافی نداشته است.
در حال حاضر، نتیجه آزمایشهای روانپزشکی پزشکی قانونی در حال بررسی است.
پایان یک جنایت زنجیرهای
پرونده کلثوم اکبری اکنون وارد مرحله نهایی دادرسی شده و با توجه به اعترافات صریح، مستندات متعدد، حضور خانوادههای قربانیان و حجم شکایات، احتمال صدور حکم قصاص بسیار بالاست. این پرونده، نهتنها از جنبه جنایی، بلکه بهعنوان هشداری درباره خلأهای اجتماعی، روانی و حقوقی در حوزه ازدواج موقت، آسیبدیدگی زنان، و ضعف نظارت بر روند ازدواج سالمندان مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است.