عدالت در سلامت مهمترین اصل راهبردی در نظام ارائه مراقبتها و خدمات سلامت هر کشوری محسوب میشود. عدالت درمانی یکی از شاخصههای عدالت سلامت و به معنای تضمین دسترسی تمام اقشار جامعه، بویژه افراد محروم و کمبرخوردار، به خدمات درمانی باکیفیت و یکسان است، به طوری که وضعیت زندگی و جغرافیای افراد تأثیری بر کیفیت و دسترسی به خدمات درمانی نداشته باشد. بعد از روی کار آمدن دولت چهاردهم، رئیسجمهوری و وزیر بهداشت بهجد پیگیر عدالت درمانی بودند و بعد از یک سال جلسات و برنامهریزیهای مکرر، با احیای طرح پزشکی خانواده و نظام ارجاع، گام مهمی برای تحقق بخشیدن به عدالت درمانی برداشتند، به طوری که فاز اول پزشکی خانواده با بودجه حدود ۴۵ هزار میلیارد تومانی از شهریورماه آغاز میشود. در همین زمینه و به مناسبت هفته دولت، گفتوگویی با محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
پزشکی خانواده؛ نسخه ملی عدالت درمانی
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در گفتوگو با «ایران» عنوان کرد
پزشکی خانواده؛ نسخه ملی عدالت درمانی
عدالت در سلامت مهمترین اصل راهبردی در نظام ارائه مراقبتها و خدمات سلامت هر کشوری محسوب میشود. عدالت درمانی یکی از شاخصههای عدالت سلامت و به معنای تضمین دسترسی تمام اقشار جامعه، بویژه افراد محروم و کمبرخوردار، به خدمات درمانی باکیفیت و یکسان است، به طوری که وضعیت زندگی و جغرافیای افراد تأثیری بر کیفیت و دسترسی به خدمات درمانی نداشته باشد. بعد از روی کار آمدن دولت چهاردهم، رئیسجمهوری و وزیر بهداشت بهجد پیگیر عدالت درمانی بودند و بعد از یک سال جلسات و برنامهریزیهای مکرر، با احیای طرح پزشکی خانواده و نظام ارجاع، گام مهمی برای تحقق بخشیدن به عدالت درمانی برداشتند، به طوری که فاز اول پزشکی خانواده با بودجه حدود ۴۵ هزار میلیارد تومانی از شهریورماه آغاز میشود. در همین زمینه و به مناسبت هفته دولت، گفتوگویی با محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
هفته اول شهریور که هفته دولت هم هست را با روز پزشک آغاز کردیم. با خدا قوت به تمامی کادر درمان که در روزهای سخت همواره پشت مردم ایستادند، وزارت بهداشت برای چالشها و مشکلاتی که در حوزه پزشکی وجود دارد، چه اقداماتی انجام داده است؟
پزشکان به عنوان قشری دانشمند و تحصیلکرده همیشه در بحرانها پرچم خدمت به مردم را برافراشته نگه داشتهاند. بر هیچ کس پوشیده نیست که در زمان جنگ هشت ساله، همهگیری کرونا و همین جنگ تحمیلی 12 روزه اخیر، کادر سلامت در خط مقدم خدمت قرار داشته و دارد. به همین دلیل مسأله مهم، حفظ احترام، جایگاه و شأن این گروه از جامعه است. باید تلاش کنیم آرامشی که لازمه کار در محیط پزشکی است در همه حوزهها مثل سلامت، بیمارستانها و دانشگاهها و اجتماع برای آنها تأمین شود. معیشت مسأله دیگری است که نیاز به توجه خاص دارد. پزشکان هم در همین جامعه زندگی میکنند و ثبات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در کشور، لازمه حضور ماندگار و باانگیزه جامعه پزشکان در کشور خواهد بود. بخشی از ایجاد این ثبات وظیفه ما در حوزه سلامت و بخش دیگر آن مربوط به حاکمیت است تا نیاز جامعه پزشکی تأمین شود.
تجربه شما از دوران دفاع مقدس هشت ساله چقدر توانست در مدیریت جنگ تحمیلی 12 روزه اخیر کمککننده باشد؟
تجربه مثل چراغی برای روشن نگه داشتن مسیر پیش رواست. افرادی که موقعیتهایی مثل جنگ را دیدهاند، از احتمالات و نیازهای دوران بحران به خوبی آگاه هستند، قطعاً در مقابل حوادث مشابه با دید بازتری عمل میکنند و درک بهتری از پیچیدگیهایش دارند، به همین دلیل میتوانند تصمیمات بهتری اتخاذ کنند. قطعاً در بحرانهایی مثل جنگ 12 روزه، فردی که تجربه دارد، روشهای سازماندهی و مدیریت بحران را به صورت عملی و تجربی میداند، اگر بتواند در عرصه وارد شود، اطمینان خاصی برای حوزه زیرمجموعهاش فراهم میکند. افراد زیرمجموعه میدانند با کسی کار میکنند که تجربه دارد. برای مدیریت بحران نیاز به نگرش علمی داریم و در کنار آن برخورداری از تجربه کافی سبب میشود عملکرد بهتری در مواجهه با خطرات پیش رو داشته باشیم. باید بر اساس مبانی علمی هنگامی که تعداد مجروحان زیاد میشود، با معادل درمانی خاص به آنها رسیدگی کنیم. از دیدگاه علمی وقتی یک نفر مجروح میشود، با مجروح شدن تعداد زیادی از انسانها متفاوت است. در کتابهای مختلف بحثهایی برای موقعیتهای تروما داریم؛ اینکه هنگام روبهرو شدن با حجم انبوهی از مجروحان چه عملکردی داشته باشیم تا در کمترین زمان ممکن به وضعیت مجروحان رسیدگی کنیم. آموختهها و تجربهها در جنگ و عملیاتی مثل کربلای چهار و پنج به ما کمک کرد تا بهترین عملکرد را در جنگ اخیر داشته باشیم. مثلاً زمانی که بیمارستانها و منطقه اوین را بمباران کردند، تعداد مجروحان بالای 150 نفر بود که باید به فوریت به وضعیت همه رسیدگی میشد.
در رأس نظام سلامت برای گذر موفق از جنگ 12 روزه چه اقداماتی انجام دادید؟
آنکه عملکرد خوبی داشت، جامعه سلامت، تیم ملی سلامت، پزشکان و پرستاران بودند به همین دلیل همگی شایسته تقدیر و توجه هستند. آنها بودند که در صحنه و خط اول خدمت به مردم ماندند و حتی از محیط کار به محل حادثه رفتند تا مجروحان را منتقل کنند یا درمان در صحنه داشته باشند. از روز اول حملات، وزارت بهداشت سازماندهی بحران با شرایط قرمز را در تمام کشور اعلام کرد. همچنین در مرکز بحران وزارت کشور مستقر شدیم و با تمام دانشگاهها در لحظه تماس گرفتیم. هماهنگیهای لازم و پروتکلهایی مثل تروما، تریاژ و… را انجام دادیم. البته همه این نکات را میدانند اما نیاز به مرور داشت به همین دلیل جلسات منظمی به شکل مجازی برای دانشگاههای علوم پزشکی برگزار کردیم. در یکی از این جلسات با وجود شرایط امنیتی که وجود داشت، رئیسجمهوری هم حضور پیدا کردند تا دلگرمی برای جامعه پزشکی و افراد زحمتکش این حوزه باشند.
در شرایط جنگی که قرار داشتیم، با کمبود نیرویهای درمان روبهرو نشدید؟
سازماندهی خوبی انجام دادیم تا تقسیم وظایف شود و توانستیم انعطافی در نیروها ایجاد کنیم. مثلاً اگر در مرکز درمانی با کمبود ارتوپد روبهرو میشدیم، تیم سیار داشتیم تا اعزام شوند و کمبود بلافاصله جبران شود. این امر در مورد تیم پرستاری هم صدق میکند. هرجا دچار چالش نیرو بود، نیروها از دیگر مناطق به آن مرکز مورد نظر اعزام میشدند. برای خلوتتر شدن اورژانس و اتاقهای عمل، عملهای غیرضروری موقتاً انجام نمیشد. مثلاً فردی که باید تعویض مفصل زانو انجام میداد خیلی ضروری نبود که در آن شرایط به بیمارستان مراجعه کند به همین دلیل اینگونه اعمال جراحی را به تعویق انداختیم، چون باید تختهای ICU و تختهای ویژه را حفظ میکردیم. هماهنگی این اقدامات را انجام دادیم و با حضور میدانی در مراکزی که آسیب میدیدند، قوت قلبی برای همکارانمان در نظام سلامت میشدیم و کمبودها چه به لحاظ نیروی انسانی و چه لجستیک دارو و تجهیزات را به شکل میدانی بررسی و برای تأمین آن برنامهریزی میکردیم.
با شروع حملات در تهران حدود شش میلیون نفر به شهرهای دیگر جابهجا شدند، همین مسأله باعث چالشهایی در تأمین شیرخشک و داروهای بیماران خاص شد.
در جنگ 12 روزه همه غافلگیر شدیم. طبیعی است که در برنامهریزی اختلالهایی ایجاد شود. از جمله مواردی که غیرمترقبه رخ داد، جابهجایی تعداد بالای جمعیت تهران به سمت شهرهای گیلان، مازندران، اردبیل و… بود. طبیعی بود تغییراتی در نیازهای افراد این منطقه ایجاد شود. با مسافرت بیش از 6 میلیون نفر به این شهرها، نیاز و توازن آن منطقه به محصولاتی مثل شیرخشک، داروها، انسولین، سانترال دیالیز و… با اختلال روبهرو شد که با برنامهریزی و هماهنگی با سازمان غذا و دارو و دانشگاههای علوم پزشکی در عرض دو روز نیاز مردم را تأمین کردیم. از روز سوم، نیاز همه استانها در همه مقولههایی که ارزیابی کردیم، تأمین شد و دیگر کمبودی به ما اعلام نشد. هنگامی که چنین رویدادی رخ میدهد، امکانات را باید از مناطقی که کمتر نیاز دارند به مناطق شلوغتر منتقل کنیم تا تعادل به عرضه و مصرف بازگردد.
در جنگ 12 روزه شاهد وفاق کادر درمان و مردم برای کمک به مجروحان هم بودیم؟
شرایطی که کادر سلامت و مردم داشتند، نمایه کاملی از وفاق ملی بود. اگر بخواهیم وفاق ملی را نشان دهیم، میتوانیم حادثه میدان تجریش را به تصویر بکشیم. در آن روز به دلیل خرابی آسفالت خیابان و آبگرفتگی معابر، عبور خودروهای اورژانس امکانپذیر نبود و مردم عادی حاضر در صحنه به همراه تیم سلامت، مجروحان را از ماشین پیاده و با برانکارد به بیمارستان شهدای تجریش منتقل میکردند. با سرعت عملی که وجود داشت، حدود سه ساعت بعد شرایط تحت کنترل درآمد و مجروحان تحت درمان قرار گرفتند. حتی وقتی به عیادت خانم پزشکی که در اوین کشیک بودند رفتیم، تعریف میکردند روز حمله به زندان اوین داخل حیاط زندان در ماشین گیر افتادند، ماشین در حال سوختن بود و زندانیان اوین نجاتش دادند. این همان نماد وفاق ملی است.
در دفاع مقدس دوم، چند نفر مجروح شدند؟
در دوازده روز دفاع مقدس حدود 5 هزار و 700 مجروح در سطح کشور به بیمارستانها منتقل شدند و تحت درمان قرار گرفتند. بیش از 1200 عمل جراحی انجام دادیم. البته این آمار حدودی است و امکان دارد بعضی از مجروحان چندبار برای مداوا به بیمارستان مراجعه کرده باشند.
چه نمرهای به خدمات کادر درمان و اورژانس در روزهای جنگ میدهید؟
من به عنوان همکار در این صحنهها حضور داشتم. آن چیزی که از فداکاری، ایثار و ماندگاری همکارانم دیدم، فراتر از وظیفه آنها بود به همین دلیل به همه آنان نمره بالایی میدهم. این نمره را به پرستاری میدهم که سه شب پشت سر هم برای ایران و مردمش در بیمارستان طالقانی حضور داشت و مشغول خدماترسانی بود. نمره خوبی هم برای تأمین تجهیزات، دارو، سرم، کیسه خون و همه امکانات و نیازهایی که در جنگ لازم داشتیم و موجود بود به نظام سلامت میدهم؛ چون درآن دوران هیچ کمبودی احساس نشد. حتی وقتی با یکی از مسئولان کشور جلسه داشتم، او میگفت «از مراکز بازدید میکرده و حتی یک مورد گزارش نارضایتی از خدمات حوزه سلامت به او گزارش نشده بود.»
دولت چهاردهم، شخص رئیسجمهوری و وزارت بهداشت اولویت کاریشان را برای عدالت درمانی گذاشتند. برای رسیدن به این عدالت درمانی تاکنون چه اقداماتی انجام دادهاید؟
اسمش را عدالت سلامت بگذارید؛ چرا که هم درمان دارد و هم بهداشت. عدالت سلامت مبانی خاصی دارد، بخشی از آن در حوزه سلامت و بخش دیگر آن مربوط به حاکمیت و جامعه است. در مجموع این دو بخش با هم میتوانند عدالت در سلامت را تأمین کنند. اگر فردی تغذیه خوب و امکان ورزش نداشته باشد و فقر بر او حاکم باشد، در حوزه سلامت قطعاً آسیبپذیر خواهد بود. بنابراین فقط بحث درمان نیست. باید مشکلاتی را که از عدم رسیدگی و عدم تأمین شرایط لازم برای زندگی مناسب برایش ایجاد شده در درمان جبران کنیم. آنچه که در حوزه سلامت باید تأمین شود، ساختار مناسب و تأمین منابع مالی کافی است تا عدالت در سلامت امکانپذیر باشد. همه کشورها به دنبال این ساختار هدفمند هستند، ایران هم در قانون برنامه هفتم توسعه این ساختار را به عنوان پزشکی خانواده و نظام ارجاع تعریف کرده است. هر فردی با هر میزان درآمدی در این مسیر قرار گیرد، در ساختار سلامت میتواند مسیری مطمئن، ارزشمند و با کیفیت را با احترام تا آخر طی کند.
یعنی عدالت درمانی برای مناطق محروم و کمبرخوردار کشور را با برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع محقق میکنید؟
هنگامی که فرد از مرحله اول و دوم درمانی تشخیصی بگذرد به مرحله سوم ارجاع داده شده و بعد دوباره بازخورد داده میشود به پزشک خانواده تا پیگیر روند درمان او باشند. این ساختار در دنیا تجربه شده و اجرا میشود. بنابراین ما هم مصمم هستیم این ساختار را در کشور اجرا کنیم، چون با کاهش هزینههای درمان هم روبهرو خواهیم شد و پرداختی از جیب مردم کمتر میشود، به طوری که فرد با قرار گرفتن در این مسیر برای دارو، تصویربرداری، MRI و… درصد بسیار اندکی پرداخت میکند و مابقی از جیب دولت و بیمه کسر میشود. بعد از تشخیص ابتدایی بیماری به سطح دوم یعنی کلینیکی درمانی فرستاده میشوند، اگر لازم باشد در مرحله سوم به اتاق عمل و بیمارستانها ارجاع داده میشوند. بنابراین اگر تأمین منابع به درستی انجام شود، مسیر مطمئن برای سلامت، چه اورژانس و چه موارد غیر اورژانس فراهم شده است.
اما به نظرم بخش اول بسیار مهم است چرا که سلامت را باید در ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ببینیم. چون آلودگی هوا میتواند موجب آسیب به سلامت افراد شود و فقط در حوزه سلامت نیست. این کنترل باید در بحث خودرو، جادهها و کارخانهها هم انجام شود همچنین مرگ و میرهای جادهای میتواند سبب آسیب به حوزه سلامت شود. در این میان از کالاهای آسیبرسان نباید غافل شویم. سازمان بهداشت جهانی WHO اخیراً بخشنامهای ابلاغ کرده است مبنی بر اینکه عوارض کالاهای آسیبرسان ازجمله سیگار و الکل باید افزایش پیدا کند تا مصرف کاهش یابد. بنابراین اگر فاکتورهای سلامتی دیده شوند، مقوله عدالت سلامت به حد کافی که هر حکومتی میتواند برای مردم خودش ایجاد کند، تأمین میشود.
صحبت از پزشک خانواده شد، طرح پزشکی خانواده در دورههای گذشته هم اجرا شد، اما آنطور که باید نتیجه مطلوب نداشته است. در این دولت به چه شکل اجرایی میشود؟
برنامه پزشکی خانواده در هر جایی از دنیا که اجرا شده، حداقل 8 تا 10 سال طول کشیده تا بتواند به طور کامل همه افراد کشور را پوشش بدهد. حتی اجرای این طرح در انگلستان بیش از 20 سال طول کشید تا به شکل کامل اجرایی شود. بنابراین پزشکی خانواده ایجاد ساختار جدید با فرهنگسازی جدید و اطلاعرسانی جدید است و باید به تدریج اجرا شود. برای ایجاد مسیر جدید باید آموزش داده شود و فرهنگسازی کنیم تا مردم به این فرآیند اعتماد کنند و با ایجاد منابع پایدار برای طرح حاصل آن برداشت شود.
این طرح از چه زمانی اجرا میشود؟
طرح پزشکی خانواده از شهریورماه شروع شده، اما به تدریج با مقاطع کوچک از هر استان ادامه پیدا میکند. اول باید اطمینان حاصل کنیم استانها، به لحاظ سطح یک «مراکز بهداشت، خانه بهداشت»، سطح دو «کلینیکها» و سطح سه «بیمارستانها» آماده هستند. همچنین از نظر مبانی الکترونیک سلامت برای ارجاع الکترونیک، نسخهنویسی الکترونیک، بازخورد الکترونیک هم باید آمادگی لازم و در بستری مشخص وجود داشته باشد. بنابراین برای اجرای این طرح، اول آمادگیها کنترل میشود بعد از فراهم شدن، کار در آن استان گسترش بیشتری پیدا میکند. بر اساس آخرین جلسهای که در این رابطه با رؤسای دانشگاهها برگزار کردیم دستورالعملها مورد بررسی قرار گرفت. اتفاقاً آقای رئیسجمهوری هم در این جلسه حضور داشتند و نظام مالی، نظام پرداخت و همه مواردی را که مورد نیاز اجرایی شدن این برنامه است، مجدداً بررسی کردند. شما گفتید، در دورههای قبل این برنامه اجرا شد و ناموفق بود؛ اما به نظر من اینطور نیست. بجز دو استان که میخواستند اجرا کنند، بقیه موارد در سطح یک قرار داشت که فقط پزشکی خانواده بود و نظام ارجاعی در آن طرح دیده نشده بود.
برای اجرای پزشکی خانواده در کل کشور چقدر بودجه نیاز است؟
الان نه میخواهم و نه میتوانم رقمی را اعلام کنم. وقتی رقمی بیان شود باید به آن مقید باشیم و به علت تغییرات نرخ ارز و… معادلات دستخوش تغییر میشود اما آن چیزی که برای امسال پیشبینی کردیم، حدود 45 هزار میلیارد تومان است. سعی میکنیم تا آنجایی که مطمئن هستیم منابع کافی است، طرح را گسترش بدهیم. به تدریج هر چقدر طرح گسترش پیدا کرد برای آن تأمین منابع هم انجام میشود. تلاش میکنیم با اصول کوهنوردی پیش رویم یعنی حتماً پایمان را جای بگذاریم که محکم باشد، هر موقع هم مطمئن شدیم، قدم بعدی را برمیداریم؛ چرا که برنامه پزشکی خانواده زمانی موفق است که پرداختیها به پزشک خانواده در سطح یک و همچنین پزشکی که بیمار در سطوح دو و سه به آنها ارجاع میشود، بموقع و سر ماه انجام شود. هر پزشک بر اساس قراردادی مشخص وارد برنامه میشود و این قرارداد باید جذاب باشد، تأمین معیشتشان را به دنبال داشته باشد و پرداختها بر اساس قرارداد بموقع انجام شود. اگر کار را اینطور پیش ببریم، مشکلی نخواهیم داشت.
*محدثه جعفری گروه اجتماعی