
به گزارش وبدا، با نزدیک شدن به نهمین دوره انتخابات سازمان نظام پزشکی، اهمیت مشارکت جامعه پزشکی در تعیین سرنوشت این نهاد صنفی بیش از پیش نمایان شده است. سازمان نظام پزشکی بهعنوان مهمترین نهاد مدنی و حرفهای پزشکان، نقشی تعیینکننده در ابعاد مختلف زندگی شغلی آنان ایفا میکند؛ از تعرفهگذاری و تعامل با بیمهها گرفته تا صیانت از شأن حرفهای و رسیدگی به پروندههای انتظامی.
در همین زمینه، گفتوگویی با دکتر بابک نیکومرام رئیس انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران انجام دادیم است که در ادامه میخوانید:
وبدا: چرا سازمان نظام پزشکی در معرض انتقاد پزشکان و بیماران قرار دارد؟
سازمان نظام پزشکی به طور ذاتی با یک چالش روبهروست؛ از یک سو باید مدافع صنفی پزشکان و پیگیر مشکلات حرفهای آنان باشد، و از سوی دیگر مرجع رسیدگی به شکایات بیماران و مسائل انتظامی است. جمع کردن این دو نقش متضاد دشوار است و همین امر موجب شده هم پزشکان و هم مردم در مواردی انتقاداتی نسبت به عملکرد این سازمان داشته باشند.
وبدا: مشکلات اصلی کنونی را در چه مواردی میبینید؟
یکی از مسایل مهم، اعتماد عمومی و روند رسیدگی به شکایات است. بخشی از بیاعتمادی ناشی از فضاسازی رسانههای ضد پزشک است و بخشی نیز از ناآگاهی نسبت به فرآیندهای رسیدگی. در عمل تلاش شده تعادل برقرار شود؛ به این معنا که اگر پزشکی واقعاً مقصر باشد، چشمپوشی صورت نمیگیرد و رأی لازم صادر میشود، اما در عین حال شکایاتی هم وجود دارد که بیاساس یا ناشی از سوءبرداشت است و نمیتوان به صرف آن، پزشک را از کار و زندگی انداخت. بنابراین رسیدگی باید به شکلی باشد که هم حقوق بیماران حفظ شود و هم پزشکان از شکایات غیرمنصفانه صیانت شوند. اما چون انتظار از جامعه پزشکی بالاست، حتی تعداد کمی از مواردی که نتیجه برای بیمار قانعکننده نیست، میتواند بزرگنمایی شده و احساس بیعدالتی ایجاد کند
از سوی دیگر، میزان مشارکت پایین پزشکان در انتخابات نیز یکی از چالشهاست. متخصصان و فوقتخصصها احساس میکنند رأیشان اثرگذاری کافی ندارد، چرا که ساختار بر اساس تعداد آراست و نه ارزش علمی. پزشکان عمومی هم گلهمند هستند، زیرا بخش عمده توجه صرف گروههایی مانند زیباییکاران و یا درمانگران اعتیاد شده و اکثریت همکاران عمومی شاغل در روستاها و مراکز بهداشتی کمتر دیده شدهاند. پایین بودن تعرفه خدمات نیز نارضایتی آنان را تشدید کرده است.
مشکل دیگر، تعرفههاست. فاصله قابل توجه تعرفههای خدمات پزشکی با واقعیت اقتصادی کشور و تورم، فشار سنگینی بر همه ارائهدهندگان خدمات ـ از پزشکان عمومی گرفته تا متخصصان و فوق تخصصها ـ وارد کرده است. همین مسئله موجب نارضایتی هم پزشکان و هم بیماران شده است.
همچنین در انتها ابهام و سختگیریهای سلیقهای در روند تأیید صلاحیتها باعث شده برخی پزشکان شایسته از حضور در انتخابات بازبمانند و این موضوع مشارکت را کاهش داده است.
وبدا: چه اقداماتی میتواند اعتماد از دسترفته را بازگرداند؟
چند محور کلیدی وجود دارد: تقویت بعد مردمی در بدنه سازمان؛ حضور نمایندگان مستقل جامعه در بخشهای نظارتی و سیاستگذاری میتواند به شفافیت و پاسخگویی کمک کند. سهمیهبندی تخصصی در انتخابات؛ باید کرسیها به گونهای طراحی شوند که همه گروهها ـ پزشکان عمومی، متخصصان و فوقتخصصها ـ سهم واقعی و متناسب داشته باشند. ارجحیت نظرات علمی بر صرف تعداد آرا؛ در موضوعات حساس مانند حدود صلاحیت حرفهای یا تدوین آییننامهها، باید نظر دبیران بورد تخصصی و انجمنهای علمی مرتبط مبنا باشد. در دنیا مرجعیت علمی به همین نهادها سپرده شده و در موارد همپوشانی، نظر گروهی که مدارج علمی بالاتری دارد، طبیعتاً مسموعتر است. تقویت نقش تعیینکننده در تعرفهها؛ نظام پزشکی باید نقشی محوری و تعیینکننده در فرآیند تعرفهگذاری ایفا کند. تعرفهها باید واقعبینانه و متناسب با هزینههای ارائه خدمات تعیین شوند، در غیر این صورت هم پزشکان متضرر میشوند و هم کیفیت خدمات برای بیماران افت میکند. حل و فصل دوستانه و بیمهای شکایات؛ قصورات پزشکی عمدتاً عمدی نیستند. همانطور که بیمه خودرو بسیاری از خسارتها را بدون کروکی پرداخت میکند، میتوان با طراحی بیمه مسئولیت کارآمد بسیاری از اختلافات را بدون دادگاه و در قالب سازوکارهای دوستانه حل کرد. اصلاح پوشش بیمه مسئولیت حرفهای؛ امروز بیمه مسئولیت حرفهای پزشکان معمولاً فقط ۵ تا ۶ سال اعتبار دارد، در حالیکه بیماران حتی پس از سالها حق شکایت دارند. این ناهماهنگی باید اصلاح شود تا پوشش بیمهای بلندمدت و واقعی فراهم گردد. شفافیت در عملکرد؛ انتشار گزارشهای منظم از اقدامات، محدودیتها و موفقیتها میتواند هم اعتماد پزشکان و هم اعتماد مردم را بازسازی کند. شفافیت و عدالت در تأیید صلاحیتها؛ معیارها باید روشن و مستند باشند تا پزشکان احساس کنند فرصت برابر دارند.
وبدا: آینده نظام پزشکی را چگونه میبینید؟
اگر این اصلاحات بهطور جدی اجرا شود، سازمان نظام پزشکی میتواند از نهادی پرانتقاد به مرجعی معتبر و مورد اعتماد در نظام سلامت کشور تبدیل شود؛ نهادی که هم مدافع حقوق پزشکان باشد و هم حافظ حقوق بیماران.