گفتند نرو، ساختمان می‌ریزد، اما رفتم

گفتند نرو، ساختمان می‌ریزد، اما رفتم

با سلام و خسته نباشید، لطفاً خودتان را معرفی کنید. خب، همین اول بگویم که من به همکاران گفتم ما لایق این چیزها نیستیم. اگر کاری کردیم، وظیفه ذاتی ما بود.

ممنون از سعه صدر شما، اما لطفاً خودتان را معرفی بفرمایید. من حامد بهرامیان، مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه هستم.

لطفاً در مورد شرایط آن روز خاص بگویید. باز هم تکرار می‌کنم که فقط بر حسب وظیفه، آنچه را که بوده می‌گویم. ۲۶ خرداد، چهار صدای انفجار شدید شنیده شد. در ستاد مرکزی بودیم که دکتر سروش، رئیس دانشگاه، تماس گرفت و گفت: «بیمارستان فارابی را زدند، یک تیم بیاور.» صادقانه بگویم، بچه‌ها رفته بودند و ستاد کاملاً خالی شده بود. دیدم کسی نیست، خودم بلند شدم و رفتم. در شرایط ترافیک، ازدحام جمعیت و مردم سراسیمه، وارد بیمارستان شدیم. جهت اطلاع بگویم، بیمارستان فارابی سانتر اعصاب و روان و مغز و اعصاب است؛ هم سکته‌های مغزی را پذیرش دارد، هم بیماران اعصاب و روان و روان‌پزشکی.

سعی کردیم شرایط را سامان‌دهی کنیم. تعدادی از همکاران واهمه و استرس داشتند چون انفجار نزدیک آن‌ها بود، اما برخی از کادر درمان را می‌دیدم که شجاعانه می‌آمدند، تخت‌ها را جابه‌جا می‌کردند، امور بیماران را انجام می‌دادند و بیماران را به حیاط منتقل می‌کردند. ما منتظر نماندیم و با رئیس دانشگاه وارد بخش ICU شدیم که بیشترین آسیب را دیده بود. بخش ما در واقع مگا ICU است که تازه هم افتتاح شده بود و ۱۹ تخت ICU داشت. وقتی وارد شدم، دیدم آن‌جا کاملاً پر از خون بود و سقف تخریب شده بود. گفتند سریع بیرون بروید، این‌جا شرایط فیلم‌برداری نیست. بوی خاصی هم می‌آمد که همه ترسیده بودند و می‌گفتند شاید مواد شیمیایی یا پرتوزا در بمب بوده. متخصص بیهوشی، دکتر رودابر، گفت بیرون بروید و این‌جا نایستید. برق‌ها را هم سریع خاموش کردند؛ گفتند احتمال اتصال برق هست و ممکن است انفجار داخلی رخ دهد. ولی واقعیتش این است که من بیرون نرفتم و سریع شروع کردم به فیلم‌برداری. همان فیلمی که در کانال وزارتخانه هم منتشر شد و چند تکه فیلم دیگر هم گرفتم.

آن لحظه چه چیزی به شما انگیزه می‌داد؟ صادقانه بگویم، حس وظیفه ذاتی بود؛ باید این کار را انجام می‌دادم. تعهدی به سیستم داشتم. هم‌زمان که در مسیر می‌رفتم، به دکتر کرمانپور زنگ زدم. گفت: «مستندسازی این حادثه خیلی مهم است.» من هم تمام وجودم را گذاشتم برای این کار. همان لحظه که فیلم می‌گرفتم، گفتم اگر دارد این کار انجام می‌شود، برای این است که جنایت رژیم صهیونیستی ثبت شود. همان‌طور که صحبت می‌کردم، فی‌البداهه می‌گفتم باید این جنایات ثبت شود تا مردم و جوامع بین‌المللی ببینند که چه اتفاقی افتاده است. خدا را شکر، آن فیلم بازتاب زیادی داشت؛ بچه‌های صداوسیما بلافاصله با من تماس گرفتند و چند ساعت بعد گفتند که در بی‌بی‌سی هم پخش شده. واقعاً خوشحال شدم.

جالب بود که در لحظات اول، استرس زیادی داشتیم. احتمال انفجار مجدد وجود داشت. در ساختمان احتمال اتصال برق بود و اصلاً در را قفل کردند و نگذاشتند کسی بعد از ما وارد شود. البته مدیر بحران هم آمد. کارهای اولیه انجام شد. الان بیمارستان فارابی فعال است، یعنی بلافاصله فعال شد و کارها به‌خوبی صورت گرفت. همان‌جا در بیمارستان، بلافاصله ستاد بحران تشکیل دادیم و دو ساعت بعد، پذیرش بیمار از سر گرفته شد. با توجه به اینکه بیمارستان فارابی سانتر مغز و اعصاب و سکته است، تلاش شد هرچه سریع‌تر امکان فعالیت مجدد فراهم شود.

در همان لحظات اولیه، چند دستگاه اتوبوس آوردند و بیمارانی که نیاز به انتقال داشتند، با آمبولانس به بیمارستان‌های معین منتقل شدند. این بیماران هم حدود ۴۸ ساعت بعد بازگشتند و واقعاً به‌صورت فوری و شبانه‌روزی، بچه‌های بیمارستان پای کار آمدند و شرایط را عادی کردند.

مرکز دیگری هم در استان شما آسیب دید؟ بله، در بخش میان‌راهان، که جزو شبکه بهداشت و درمان شهرستان صحنه است. این مرکز، مرکز جامع سلامت شبانه‌روزی است. خود شما مستحضر هستید که مرکز جامع سلامت شبانه‌روزی یعنی پزشک ثابت، تیم ثابت و خدمات گسترده‌ برای واحدهای اقماری دارد. این مرکز هم مورد حمله قرار گرفت و به شدت آسیب دید. دو یا سه روز بعد از حادثه بیمارستان فارابی بود که دوستان رفته بودند و گفته بودند احتمال ریزش هست و وارد ساختمان نشده بودند. ما هم با رئیس دانشگاه برای بحث تخمین هزینه‌ها و ارزیابی رفتیم آن‌جا. مرکز جامع سلامت میان‌راهان الان بلااستفاده شده و غیرفعال است.

آن‌جا یک ساختمان اصلی و مرکزی دارد که شامل واحدهای مامایی، بهداشت، پزشک سلامت خانواده و داروخانه می‌شود. دو ساختمان پاویون برای پزشکان دارد؛ یکی دوطبقه و یکی یک‌طبقه، یک واحد سرایداری و یک واحد فوریت‌ها. واحد فوریت‌ها، همان‌طور که در فیلم هم مشخص است، کاملاً تخریب شده بود. موشک‌ها و ترکش‌ها خیلی شدید به پشت ساختمان خورده و ساختمان را ویران کرده بودند.

وارد مرکز جامع سلامت که شدیم، دیدیم می‌توان کار کرد و بازسازی لازم است. اما وقتی وارد پاویون شدیم، گفتند بالا نروید، احتمال ریزش هست و شرایط مناسب نیست. باز هم در فیلم هست که رفتم بالا و گفتم نهایت چه می‌شود؟ با احتیاط، فیلم گرفتم و ثبت شد تا دنیا بداند جنایت رژیم صهیونیستی چه بوده. سقف ریزش کرده بود، دیوار ترک برداشته بود و واقعاً احتمال ریزش وجود داشت. ساختمان پاویون کناری هم همین شرایط را داشت. آن را هم رفتیم، فیلم گرفتیم و الحمدلله ثبت شد.

در این جنگ ۱۲ روزه، خاطره دیگری ندارید؟ چیزی در ذهن‌تان نیست که بفرمایید؟ یک خاطره جالب هست. در ساعات اولیه، اگر اشتباه نکنم حدود ساعت شش صبح بود که به ستاد بحران رفتیم. یکی دو ساعت بعد، حملات شروع شد. در ستاد بحران، رئیس دانشگاه، رئیس اورژانس و یک نفر دیگر حضور داشتند. یکی از بچه‌های اورژانس به رئیس اورژانس زنگ زد و گفت شرایط طوری است که از یک طرف پهپاد هست و از طرف دیگر مجروح و شهید داریم؛ چه‌کار کنیم؟ صدایش پر از بغض بود، شوک‌زده شده بود. گفت: «دستور چیست؟»

صدای تماس روی بلندگو بود. رئیس دانشگاه گفت: «اولویت جان خودتان است. اگر جانتان در خطر است، جلو نروید.»

در مرحله دیگری، یکی از افراد اورژانس، اگر اشتباه نکنم آقای آهوان، با رئیس اورژانس و تکنسین دیگری، با وجود همه خطرات، رفتند تا جنازه شهدا را زیر حملات مستقیم منتقل کنند. در واقع، وظیفه آن‌ها نبود، اما رفتند.

در میان‌راهان، صحنه‌ی بد دیگری هم دیدم: آمبولانسی که به‌شدت تخریب شده بود. الان یک آمبولانس با تجهیزات حدود ۸–۹ میلیارد تومان قیمت دارد. آن آمبولانس کاملاً از رده خارج شده بود؛ ترکش، سنگ و هزار جور چیز به آن خورده بود. پزشک مرکز میان‌راهان، بعد از اصابت ترکش و پرتاب‌هایی که به دیوار خورده بود، سنگی به سرش اصابت کرده بود و دچار خون‌ریزی شده بود. عکس آن را هم دارم.

یکی دیگر از بچه‌های اورژانس، که اکنون در بیمارستان فارابی بستری است، در همان مرکز میان‌راهان بود. موج انفجار او را گرفته بود. رئیس اورژانس کشور هم آمد و از او بازدید کرد. فیلمی هم از او هست؛ اسمش محمدرضا عزیزی است. در همان لحظه اول که موج انفجار او را گرفته بود، می‌گفت: «من جانم را برای مردم می‌دهم، جانم را برای رهبر می‌دهم. این‌ها چیزی نیست، ما پای نظام هستیم.»

دانشکده‌های ما هم آسیب دیدند. چهار دانشکده نزدیک بیمارستان فارابی هستند. اگر خواستید گزارشی بدهید، آنچه دیدم این بود که سیم برق افتاده بود، شیشه‌ها شکسته بود و روی میزها سنگ، خاک و قطعات سقف ریخته بود. چهار دانشکده بهداشت، تغذیه، پرستاری و پیراپزشکی که نزدیک به هم هستند، دچار آسیب شدند.

همچنین ببینید

وضعیت افزایش تابش اشعه فرابنفش/حداکثر تابش در مردادماه

وضعیت افزایش تابش اشعه فرابنفش/حداکثر تابش در مردادماه

معاون مرکز تحقیقات کیفیت هوا و تغییر اقلیم دانشگاه علوم‌پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه افزایش اشعه فرابنفش، موضوع جدیدی نیست و کشورهایی که در منطقه خاورمیانه قرار دارند، شاخص اشعه فرابنفش بالا را به ویژه در فصل گرم سال تجربه می‌کنند، در عین حال بر ضرورت به حداقل رساندن مواجهه با نور خورشید و خودمراقبتی در فصل گرما، تاکید کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × 5 =