در شرایطی که بسیاری از کشورهای پیشرو، سلامت دیجیتال را به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتقاء شفافیت، دسترسی و عدالت درمانی توسعه دادهاند، ایران با صدور بخشنامهای جدید از سوی وزارت بهداشت، یک گام به عقب برداشت. بخشنامهای که داروخانهها را از هرگونه همکاری با پلتفرمهای سلامت دیجیتال منع میکند و به باور بسیاری، نه در راستای حفظ سلامت عمومی، بلکه در جهت حفظ انحصار سنتی دارویی صادر شده است.
برای بررسی ابعاد این تصمیم و تحلیل چشمانداز سلامت دیجیتال در ایران، با نیما فاضلی، مدیرعامل پلتفرم «دکتر دکتر» و رئیس کمیسیون سلامت دیجیتال انجمن تجارت الکترونیک تهران گفتوگو کردیم.
ما فروشندهی دارو نیستیم؛ ما واسطهایم
فاضلی در ابتدای این گفتوگو با تصحیح یک برداشت رایج گفت:
«ما فروشندهی دارو نیستیم. آنچه «دکتر دکتر» و پلتفرمهای مشابه انجام میدهند، دارورسانی است؛ ما صرفاً واسطهای هستیم بین بیمار و داروخانه، نه فروشندهی دارو. مدل ما چیزی نزدیک به یک مارکتپلیس است. داروخانهها تعیین قیمت میکنند، مجوز دارند، ضوابط را رعایت میکنند، و ما تنها فرآیند رساندن دارو را تسهیل میکنیم.»
زیرساخت نداریم، قانون نداریم، ولی انتظار داریم رشد کنیم
او با اشاره به تفاوت ایران با کشورهای دیگر افزود:
«مسئله اصلی زیرساخت است. چه در حوزه سختافزار، چه نرمافزار. کل سیستم سلامت دیجیتال کشور آماده نیست. این آمادگینداشتن نه فقط شامل فناوری بلکه شامل بیمهها، سیستمهای پرداخت، و از همه مهمتر چارچوبهای قانونی است. ما در ایران هنوز در مرحلهای هستیم که قانونگذار یا اصلاً وارد موضوع نمیشود یا اگر هم وارد میشود، برخوردی دستوری، غیرکارشناسانه و بعضاً قهری دارد.»
نظارت فقط زمانی ممکن میشود که بستری مناسب وجود داشته باشد
درباره نگرانیهایی که برخی نهادها از بابت عدم نظارت کافی بر توزیع دارو در پلتفرمها مطرح میکنند، فاضلی گفت:
«بخشی از این نگرانی بجاست. اما اگر بخواهیم منصفانه تحلیل کنیم، مشکل در نبود یک زیرساخت کلانتر است. نمیتوان صرفاً انتظار نظارت بر توزیع دارو داشت، در حالی که اساساً اکوسیستم سلامت دیجیتال توسعه پیدا نکرده است. برای مثال: پروژههایی مثل «اپراتور سلامت» میتواند مسیر درستی باشد، اگر از فاز نظری به فاز اجرایی برسد. ما پلتفرمها هم از این جنس زیرساختها استقبال میکنیم؛ هم برای شفافسازی دادهها و هم برای اثبات عملکرد خودمان. در حوزه توزیع هم، اگر چارچوب مشخصی برای داروهای حساس تعریف شود، ساخت شبکهای ایمن و قابلنظارت امکانپذیر است. این چیزها غیرممکن نیست؛ فقط نیاز به تعامل و تعریف استاندارد دارد.»
مصرف بیرویه دارو؟ پلتفرم مقصر نیست
وی با رد نگرانیهای مربوط به مصرف بیرویه دارو توضیح داد:
«این نگرانی درباره داروهای با نسخه بیمعناست. وقتی پزشک نسخه مینویسد، مصرف بیرویهای در کار نیست؛ بلکه برعکس، ما کمک میکنیم بیماران سریعتر به دارویشان برسند. در مورد داروهای بدون نسخه یا مکملها، باید دقت کنیم که مصرف بیرویه بیشتر یک رفتار فردی است. اگر کسی بخواهد، همین حالا هم با مراجعه حضوری میتواند هر تعداد مکمل بخرد. پلتفرمها فقط فرآیند را شفاف میکنند و اطلاعات را در لحظه در اختیار نهادهای نظارتی میگذارند؛ این خود یک مزیت است. اتهاماتی مثل درمان القایی یا آزمایش القایی در موارد زیادی بدون بررسی به پلتفرمها زده میشود، در حالی که پلتفرم صرفاً دسترسی را تسهیل کرده. اگر کسی بخواهد دارویی بیرویه مصرف کند، پلتفرم تنها یکی از راههای اوست، نه منشأ تصمیمش.»
نه وزارت بهداشت ما را جدی میگیرد، نه بیمهها در بازیاند
به گفته فاضلی، یکی از ریشهایترین مشکلات، حذف سیستماتیک بخش خصوصی و نهادهای تخصصی از فرآیند سیاستگذاری است:
«دو موضوع اساسی بهصورت مزمن نادیده گرفته شده: اول، بخش خصوصی. ما دانش، تجربه و انگیزه داریم، اما عملاً اجازه بازی داده نمیشود. نه تنها ما، بلکه حتی وزارت ارتباطات یا نهادهای تخصصی دیجیتال هم از سوی وزارت بهداشت جدی گرفته نمیشوند. دوم، بیمهها یا همان پرداختکنندهها. در جهان، قانونگذاری در حوزه سلامت دیجیتال بدون نظر بیمهها اساساً انجام نمیشود. ولی در ایران، بیمهها بهکلی خارج از میداناند و این غفلت، منجر به تنشهایی میشود. نمونهاش درگیریهای سال گذشته با پلتفرمهای آزمایش آنلاین بود که ماهها زمان برد تا سوءتفاهمها حل شود.»
وقتی همهچیز خاکستری است، سرمایهگذار عقبنشینی میکند
در بخش پایانی گفتوگو، فاضلی چشمانداز روشنی برای سلامت دیجیتال ترسیم نمیکند:
«صادقانه بگویم، روند فعلی بیشتر از آنکه سازنده باشد، دلسردکننده است. مخصوصاً در وزارت بهداشت، تصمیمهایی که گرفته میشود بیشتر مانع هستند تا محرک. تأثیر مستقیم این وضعیت، روی سرمایهگذاری است. استارتاپها در سالهای ابتدایی نیاز به سرمایه دارند تا مدلشان را اثبات کنند. وقتی فضا خاکستری و نامطمئن است، سرمایهگذار عقب میکشد یا با ترس و لرز ورود میکند. برای مقایسه: در دنیا حدود ۱۵٪ از خدمات سلامت دیجیتالایز شده درحالیکه در ایران این رقم فقط ۲٪ است. نهتنها از دنیا عقب هستیم، بلکه سرعت رشد هم پایین است؛ بهدلیل همان موانع زیرساختی، بهویژه در بخش قانونگذاری. اما امیدوارم نهادهایی مثل وزارت ارتباطات و معاونت علمی ریاستجمهوری که نگاه همدلانهتری به این فضا دارند، بتوانند در تعامل با وزارت بهداشت مسیر را هموارتر کنند. چون سلامت دیجیتال یک بازی سهسر سود برای دولت، برای مردم، و برای سرمایهگذار است.»
فرصت یا تهدید؟ بستگی دارد چه کسی تصمیم بگیرد
در پایان، آنچه آشکار است، شکاف عمیق میان ظرفیت بالقوه سلامت دیجیتال و واقعیت فعلی آن در ایران است. نیما فاضلی از «دکتر دکتر» با استناد به تجربه میدانی، چالشهای این حوزه را نه در نبود فناوری، بلکه در غیبت چارچوبهای قانونی، انحصارگرایی، و نادیدهگرفتن بخش خصوصی میداند. او تأکید میکند که پلتفرمها نه تهدید، بلکه فرصتهایی برای شفافیت، تسهیل دسترسی و کاهش فساد هستند—بهشرط آنکه سیاستگذار بهجای حذف و تقابل، به تعامل و تنظیمگری هوشمند روی بیاورد.
چشمانداز سلامت دیجیتال در ایران، بهوضوح به ارادهی تصمیمسازان گره خورده است. اگر نگاهها از کنترل سنتی به حمایت از نوآوری تغییر کند، میتوان امیدوار بود که فناوری نهتنها بار نظام سلامت را سبکتر، بلکه حق سلامت را برای همه عادلانهتر کند.