به گزارش خبرنگار مهر، زمانی که یک زن باردار میشود، یکی از اولین تغییراتی که در بدن او رخ میدهد، افزایش هورمونهای زنانه مانند استروژن و پروژسترون است؛ هورمونهایی که در دسته استروئیدی قرار میگیرند.
افزایش هورمونهای زنانه تأثیر مستقیمی بر سیستم عصبی دارد و باعث افزایش ترشح برخی ناقلهای عصبی مثل دوپامین و سروتونین میشود. این ناقلها نقش مهمی در ایجاد احساس آرامش و حال خوب دارند و در حالت طبیعی کمک میکنند تا مادر ارتباط عاطفی بهتر و سالمتری با جنین خود برقرار کند؛ اما همیشه این روند بهدرستی پیش نمیرود. گاهی تغییرات فیزیکی دوران بارداری، تعداد زیاد آزمایشها، نگرانیهای ذهنی یا حتی تغییراتی که در رفتار همسر ایجاد میشود و ممکن است نشاندهنده ناتوانی او در پذیرش مسئولیت باشد، مانع از تجربه حس خوب مادر میشوند.
گذشته مادر، تجربههای کودکی، ترس از مادر شدن و نگرانی نسبت به سلامت جنین یا از دست دادن استقلال میتواند باعث شود که هورمونها بهدرستی اثر نگذارند، به همین دلیل است که میگوئیم عوامل محیطی نقش مهمی در عملکرد هورمونها و ناقلهای عصبی دارند. این عوامل میتوانند رفتار مادر را شکل دهند یا حتی آن را مختل کنند.
در همین راستا خبرنگار مهر با فیروزه روستا متخصص زنان و زایمان و مدرس کشوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در رابطه با تغییرات هورمونی در دوران بارداری گفتگو داشته است.
حمایت از بانوان باردار چگونه میتواند در مسیر مادری کمک کننده باشد؟
روستا: حمایت از زن باردار اهمیت زیادی دارد تا بتواند با آرامش مسیر مادری را طی کند. هورمونها به طور ذاتی بد نیستند و برای کمک به مادر آمدهاند تا بارداری سالمی داشته باشد، از زایمان زودرس جلوگیری شود، سلامت جنین تضمین گردد و حال روحی مادر هم حفظ شود. اما وقتی محیط ناایمن یا پرتنش باشد، عملکرد این هورمونها هم مختل میشود.
کورتیزول به طور معمول بهعنوان هورمون استرس شناخته میشود و مقدار زیاد آن میتواند اضطراب و هیجان بیشازحد ایجاد کند، اما در عین حال، این هورمون نقش ضروری در رشد ریه جنین دارد، بهخصوص در هفتههای پایانی بارداری که به بلوغ تنفسی نوزاد کمک میکند؛ با این حال، اگر مادر دچار اضطراب مزمن شود که ناشی از فشارهای بیرونی یا درونی است؛ ممکن است دچار خودخوری یا سرزنش دیگران شود.
آیا هورمونها در پیوند عاطفی مادر با جنین نقش دارند؟
روستا: تکمیل فرایند بارداری تنها به رشد جسمی جنین محدود نمیشود؛ بلکه این مسیر با شکلگیری عاطفه، رفتار و حتی سلامت روانی مادر و کودک همراه است. همانطور که پژوهشها نشان میدهند، جنین هیجانات خود را از مادر دریافت میکند. بنابراین، حال خوب مادر نقش مهمی در سلامت آینده فرزند دارد و حتی میتواند فرآیند زایمان را نیز تسهیل کند.
زمانی که هورمونهای استروئیدی مانند استروژن و پروژسترون که در دوران بارداری افزایش مییابند، در محیطی پرتنش یا بدون حمایت مناسب نتوانند عملکرد طبیعی خود را داشته باشند، پیامدهایی روانی برای مادر به همراه خواهد داشت. در چنین شرایطی، مادر ممکن است دچار زود رنجی، حساسیت بیش از حد، توقع بالا و حتی مشکلات گوارشی شود؛ علائمی که غالباً بهدلیل اضطراب ناشی از عوامل محیطی شکل میگیرند.
پس از زایمان سطح هورمونهای استروژن و پروژسترون بهطور ناگهانی کاهش مییابد. این دو هورمون در دوران بارداری نقش مهمی در افزایش ناقلهای عصبی مثل دوپامین و سروتونین دارند که عامل شادی و آرامشاند و افت ناگهانی آنها میتواند باعث بروز حالاتی مانند غم پس از زایمان، ناآرامی، گریههای بیدلیل و بیقراری شود؛ وضعیتی که بهاصطلاح به آن غم مادر شدن گفته میشود.
اگر این وضعیت روانی با کمخوابی ناشی از نگهداری نوزاد و عدم حمایت اطرافیان همراه شود، احتمال تبدیل شدن آن به افسردگی پس از زایمان نیز افزایش پیدا میکند، اما نقش هورمون دیگری به نام آکسیتوسین در این میان قابلتوجه است. این هورمون، که هنگام شیردهی ترشح میشود و به هورمون عشق شهرت دارد، میتواند بخشی از اثرات منفی ناشی از کاهش استروژن و پروژسترون را جبران کند. مادرانی که به نوزاد خود شیر میدهند، بهواسطهی ترشح آکسیتوسین، توان بیشتری برای ایجاد پیوند عاطفی با فرزند و تطبیق با شرایط جدید دارند.
آیا هورمونها در شیردهی نقش دارند؟
روستا: دوران شیردهی با تغییرات گستردهی هورمونی همراه است. یکی از هورمونهایی که در دوران شیردهی دوره ترشح میشود؛ پرولاکتین است و به آن هورمون شبزندهداری مادر گفته میشود، پرولاکتین به مادر کمک میکند تا بتواند بیخوابیهای شبانه را بهتر تحمل کند و با شرایط جدید سازگار شود. بنابراین شیردهی نه تنها به تغذیه نوزاد کمک میکند، بلکه بهواسطه ترشح هورمونهایی مانند پرولاکتین و آکسیتوسین، میتواند از تبدیل غم پس از زایمان به افسردگی جلوگیری کند.
در برخی موارد، علائم نگرانکنندهای ظاهر میشوند که نباید نادیده گرفته شوند. اگر مادری پس از زایمان دچار اضطراب زیاد، کاهش میل جنسی، افزایش وزن یا خستگی مفرط شود، این میتواند نشانهای از اختلال در تعادل هورمونی باشد.
خواب در تغییرات هورمونها یک نقش حیاتی را ایفا میکند و کمخوابی مزمن که معمولاً بهدلیل مراقبت شبانه از نوزاد اتفاق میافتد، باعث کاهش هورمون ملاتونین (هورمون تنظیمکنندهی خواب) میشود. در نتیجه، افزایش سطح کورتیزول (هورمون استرس) رخ میدهد که میتواند تعادل سایر هورمونهای مفید را نیز بههم بزند و مادر را وارد چرخهای معیوب از خستگی، اضطراب و بیثباتی خلقی کند.
نقش اطرافیان پس از زایمان بسیار حیاتی است. حمایت عاطفی و عملی از مادر، بهویژه فراهم کردن فرصتهایی برای استراحت و خواب در طول روز، میتواند از اختلالات هورمونی پیشگیری کرده و سلامت روان مادر را حفظ کند.
مراقبت از مادر پس از تغییر در هورمونها به چه شکلی است؟
روستا: افراد مراقبتهای پس از زایمان را باید بسیار جدی بگیرند، بهویژه در بازههای زمانی مهم مانند ۱۰ روز اول، ۴۰ روز و سه ماه بعد از زایمان، مادر باید توسط ماما یا پزشک زنان ویزیت شود. یکی از مشکلات شایع در این دوره، کمکاری تیروئید پس از زایمان است که میتواند خلقوخوی مادر را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد. این اختلال در صورت تشخیص بهموقع، بهسادگی با یک داروی تیروئید قابل کنترل است؛ اما در صورتی که نادیده گرفته شود، ممکن است مادر بهاشتباه خود یا دیگران را مقصر بداند و بدون آگاهی، فشار روانی زیادی را متحمل شود.
آیا حمایت روانی مادران پس از تغییر هورمونها الزامی است؟
روستا: زایمان، چه به صورت طبیعی و چه از طریق عمل سزارین، فرایندی پُرچالش برای بدن و روان مادر است. همچنین در یک زایمان طبیعی حدود ۵۰۰ سیسی و در زایمان سزارین حدود ۱۰۰۰ سیسی خون از دست میرود. بنابراین، در روزهای ابتدایی پس از زایمان، ممکن است بدن مادر نیاز فوری به مکملهای ویتامینی یا آهن داشته باشد، تشخیص این نیاز به عهده ماما یا پزشک متخصص است که بر اساس وضعیت بدنی مادر اقدامات لازم را پیشنهاد میکنند.
از سوی دیگر، اگر مادر پس از زایمان با علائمی مانند بیاشتهایی، تحریکپذیری بالا، کاهش علاقه به مراقبت از نوزاد یا افت شدید خلقوخو مواجه شود، باید سریعاً مورد ارزیابی قرار گیرد. در چنین شرایطی، مراجعه به ماما گام اول است؛ در صورت نیاز، ارجاع به روانشناس صورت میگیرد تا از بروز اختلالات جدیتر از جمله افسردگی پس از زایمان جلوگیری شود.
امروزه در کشورهای توسعهیافته، سیستمهایی با عنوان حلقههای حمایتی پس از زایمان شکل گرفتهاند که این حلقه تشکیل شده از مشاوران، ماماها، روانشناسان و حامیان مادر که با آگاهی و مهارت، به زنان کمک میکنند از این دوران بحرانی با سلامت عبور کنند.
آیا سیستم درمانی کشور میتواند پاسخگوی چالشهای مادران باردار باشد؟
روستا: متأسفانه در بسیاری از سیستمهای بهداشتی، از جمله در کشور ما، توجه به سلامت روان مادر پس از زایمان، همچنان یک خلأ جدی است. اغلب تمرکز کادر درمان تنها بر وضعیت جسمی مادر در دوران بارداری و زایمان است، در حالیکه پس از زایمان نیز، مادر با تغییرات عمدهای در سطح روان و هورمونها روبهرو میشود که اگر نادیده گرفته شود، زمینهساز افسردگیهای مزمن خواهد شد.
این بیتوجهی در حالیست که پژوهشها نشان دادهاند خلقوخو، شخصیت و سلامت روان هر انسان، بهشدت تحت تأثیر ماههای ابتدایی زندگیاش است؛ بهویژه از دوران جنینی تا پایان دو سالگی. در این دوره، اصلیترین مراقبتکننده نوزاد، مادر است؛ بنابراین، اگر به دنبال جامعهای سالم و توسعهیافته هستیم، باید از مادران مراقبت کنیم؛ چرا که حال خوب آنها، پایهگذار حال خوب نسل آینده خواهد بود.